چکیده:
این نوشته ای است از کسی که در راه رسیدن به هدفش اشتباهات زیادی انجام داد و از اشتباهاتش درسها و تجربه های بسیاری آموخت. اگر یک وبلاگنویس هستید، من و شما هم در عمل شباهت زیادی به ایشان داریم و هدفمان یکی است: «چگونه وبلاگ نویس بهتری باشیم». در این مطلب ۱۰ مورد از حقایقی که قلب کوچک وبلاگنویسان را در سال اول وبلاگنویسی خواهد شکست خواهیم خواند.
10 چیزی که قلب وبلاگنویسان را میشکند
1- شما هنوز با غم تعداد مشترکین پایین از خواب بلند میشوید.
پس از هشت ماه هنوز تعداد مشترکین فید وبلاگ شما حدود ۱۰۰ نفر است. این موضوع ممکن است روحیه ی شما را بشکند. شما ممکن است ظاهرآ خود را خوش بین نشان دهید و بگویید که «همه چیز مرتب است»، اما شما باید غرورتان را زیرپا بگذارید و نرخ رشد و بلاگتان را با صداقت محاسبه کنید. آیا شما خواننده هایتان را با نوشته های خسته کننده فراری نمیدهید؟ آیا شما برای معرفی وبلاگتان به ارسال پست های مهمان در دیگر وبلاگهای مطرح نیاز ندارید؟
۲- شما متوجه میشوید که SEO تنها راه جذب بازدیدکننده نیست.
دیر یا زود شما متوجه خواهید شد که بهینه سازی وبلاگ برای موتورهای جستجو (SEO) فقط یکی از راههایی است که برای جذب بازدید کننده میشود انجام داد. در این زمان است که شما باید توقف کنید و نحوه استفاده صحیح از فیسبوک و تویتتر را برای افزایش آمار بازدیدکنندگانتان یاد بگیرید.
این نوع از بازاریابی رسانه های اجتماعی باید انجام شود، و به درستی هم صورت پذیرد. برای ورود به این عرصه نیاز به صرف هزینه و زمان زیادی ندارید. فراموش نکنید کسی مایل نیست در رسانه مورد استفاده اش به نویزها گوش کند.
۳- شما خواهید دید بهینه سازی برای موتورهای جستجو واقعآ لازم است.
بازدیدکنندگانی که از طریق موتورهای جستو به سمت وبلاگ شما می آیند مهم و ارزشمندند پس نباید آنها را از دست بدهید. اگر از موتورهای جستجو به دنبال افزایش ترافیک هستید باید چند ساعت در ماه در مورد SEO مطالعه داشته باشید، تحقیق کنید و یاد بگیرید. پس از یادگیری دانسته هایتان را پیاده سازی کنید و به کار بگیرید.
۴- شما نمیتوانید وبلاکتان را تبدیل به پول کنید.
در کنار تلاش زیادی که میکنید، وقتی شما نمیتوانید از وبلاگتان حتی دست و پا شکسته ۱۰۰ دلار در ماه درآمد داشته باشید خیلی ناراحت کننده است. اما کسب درآمد از وبلاگ چیزی بیشتر از چپاندن بنرهای تبلیغاتی این ور و آن ورش است. باید بیشتر سعی کنید.
۵- شما متوجه میشوید راه حل سریع و ساده ای برای کسب درآمد از وبلاگتان وجود ندارد.
این کاملآ ضروری است که شما بزرگ و متفاوت بنویسید و لیستی از مشترکینی که نوشته های شما را دوست دارند ایجاد کنید. ما در سال ۱۳۸۰ زندگی نمیکنیم! مردم در اینترنت بسیار محتاط شده اند و میخواهند قبل از اینکه به شما اطمینان کنند سندی از اعتبار شما را ببینند. این سند را به آنها بدهید.
۶- شما متوجه میشوید که باید برای دیگران بیشتر انجام دهید.
مشترک میخواهید؟ باید بیشتر سعی کنید. احتمالآ میتوانید ایبوک بسازید یا نوشته هایتان را به مطالب مرتبط بیشتری بسط دهید. بله! برای کمک کردن به خودتان باید به خوانندگانتان کمک کنید.
۷- شما متوجه میشوید تولید محتوای خوب بیش از یک ساعت زمان نیاز دارد.
یک محتوای وزین قطعآ به بیش از یک ساعت زمان نیاز دارد، مخصوصآ اگر تازه کار تشریف دارید. هرکسی میتواند محتوای خوب تولید کند. برای اینکه متفاوت و وزین بنویسید باید عمق موضوع مورد بحث را بشکافید و خوانندگانتان چیز جدیدی برای بحث کردن ارائه دهید.
به عنوان مثال فکر میکنید برای همین مطلبی که اکنون در حال مطالعه آن هستید بنده چقدر زمان صرف کرده ام؟ ۱ ساعت؟ ۲ ساعت؟ ۳ ساعت؟ من به شما عرض میکنم که بیشتر از اینها. تازه هنوز معلوم نیست نوشته خوبی از آب دربیاید یا نه… معلوم نیست کسی حوصله و علاقه خواندنش را دارد یا نه….
۸- شما متوجه میشود مردم به دنبال مطالعه نوشته های مخصوص و عمقی در موارد آموزشی هستند.
خواننده شما میتواند هر چرندی که میخواهد جاهای دیگر هم پیدا کند. هزاران وبلاگ دیگر هم وجود دارد که در مورد افزایش ترافیک و کسب درآمد از وبلاگ مطلب مینویسند…!
در مقابل شما میتوانید به خواننده هایتان نشان دهید چگونه راهکارهایتان باعث افزایش آمار بازدید دیگران شده است.
۹- شما متوجه میشود که کار گروهی یک ضرورت است، نه یک راه اختیاری.
معنی این مورد این نیست که بروید و پستهای دوستانتان را ریتوئیت کنید. صادقانه بگویم، اگر از نوشته های دکتر مجیدی در وبلاگ یک پزشک خوشم نیامد آنها را شیر نخواهم کرد. بهتر است با دنبال کنندگان وبلاگتان مکالمه داشته باشید و وبلاگنویسهای دیگر راه هم به بحث بکشید.
۱۰- شما متوجه میشوید که اکثر کارهایتان را اشتباه انجام میدادید.
کارهایی که میکردید به دلایلی اشتباه بوده و شما بیراهه میرفتید. به شخصه وقتی وبلاگنویسی را آغاز کردم فکر میکردم تمام هم و خم قضیه را بلدم. یاد گیری فعالیتی بدون توقف است. شما نمیتوانید زمانی بگویید که دیگر نیازی به مطالعه و تحقیق برای وبلاگنویسی ندارید. شرط میبندم اگر حتی دکتر مجیدی هم زمانی مطالعه و یادگیری اش را در این مورد متوقف کند بازدید وبلاگش رو به نزول خواهد گذاشت
(خدا نکند).
نویسنده اصلی این مطلب در پروبلاگر معتقد است تمام این ۱۰ اشتباه را در یک سال اول وبلاگنویسی اش مرتکب شده. امیدوارم قلب هیچ وبلاگنویسی در وبلاگستان را شکسته نبینم.
منبع: http://www.nodboy.com